وبلاگ یاد مورخ ( یاد نامه نورمحمد مجیدی کرایی)

این وبلاگ در زمینه معرفی آثارشادروان نورمحمد مجیدی کرایی نویسنده و شاعر و موضوعات اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی فعالیت می نماید

وبلاگ یاد مورخ ( یاد نامه نورمحمد مجیدی کرایی)

این وبلاگ در زمینه معرفی آثارشادروان نورمحمد مجیدی کرایی نویسنده و شاعر و موضوعات اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی فعالیت می نماید

شناخت کرایی های سیستان بلوچستان





شناخت کرایی های سیستان بلوچستان

کوچ اجباری ایلات کرایی به  سیستان وبلوچستان

با توجه به عدم وجود اسناد نوشتاری و بعد زمان ، آگاهی چندانی از مهاجرت ایل کرایی در دست نداریم ؛ اما همین اندازه آگاهیم ، که به این انگیزه که مرزهای جغرافیایی این قوم ، در محدوده  ایلات لرستان بزرگ جای داشته و این مردم کوه نشین و دلیر ،  در بروز هر پیشامد سیاسی و اجتماعی، شرکت جسته و با بیگانگان و ستیزندگان در پیکار و رزم بوده اند ؛ شرایطی برای کوچ اجباری آنها فراهم گردید.

در تازش لشکریان مغول ، که نه ماه در سرزمین آنان ، پیرامون دژ مانگشت ، پایگاه کشتار و ویرانگری و مرگ آفرینی داشتند، گزند و آسیب مالی و جانی بسیاری دیده ، به گونه ای که در اثر آن تهاجمات ، مردم کواراکان ناچار به کوچ های اجباری یا اختیاری شده اند .

 در اثر این کوچ های اجباری یا اختیاری ،  حدود هیجده تیره از مردم کرایی ، در دوران مغول به سرزمینهای استان کرمان، سیستان و بلوچستان و خراسان رفته و در آن ایالات سکونت نموده اند. در این استانها بازماندگانشان به نامهای : کرانی، کرایی و به گویش بومی سیستان و بلوچستانی، کهرایی، کهرازهی و کورایی نامیده می شوند.

مردم کرایی ، که هم اکنون در استان بلوچستان و سیستان ، بخشهایی در بلوچستان پاکستان ، افغانستان و خراسان زندگی می کنند ؛ با توجه به اقامت دیرین آنان ، به فرهنگ و زبان بلوچی و سیستانی سخن گفته و پیرو مذهب اهل سنت می باشند.

 

درمجموع ، مردم این قوم که در مناطق بلوچستان ، پاکستان ، افغانستان و خراسان نشیمن دارند ؛ با نام و عنوان قومی (محمدحسنی) و یا ممسنی شناخته شده و خود را از فرزندان محمد بن حسن می دانند ؛  که اصطلاحأ محمد حسنی ،و با کاهش واژه ، ممسنی خوانده شده اند .  آنها می گویند : از شیراز به استان سیستان و بلوچستان کوچ و از این سرزمین به نواحی سیستان(مکران) و بلوچستان ، پاکستان و افغانستان پراکنده شدند.

این مردم در مناطق و شهرهای ایرانشهر، زاهدان، خاش، میرجاوه، چابهار، باهه و کوچه، دشتیاری و شهر سرباز و شهرهای خراسان مانند: سرخس و مرزهای افغانستان، زندگانی ایلی و شهری دارند . باتوجه به زمان زیادی که این دراین ولایات گذرانده اند  ؛ همگی فرهنگ قومی باستانی خود را فراموش و به فرهنگ منطقه ی  سکونت خود روی آورده ، به آن گویش صحبت نموده و در کسوت و لباس آنان درآمدند.

 

کرایی های  (کهرایی) استان سیستان و بلوچستان

بر سر زمان کوچ اجباری طوایف کرایی ، یا به فرهنگ و گویش قومی بلوچی (کهرایی، ﻛﻬرازهی) ﻛرایی و کورایی، اختلاف نظر و دیدگاه های متفاوتی وجود دارد. برخی کوچ های اجباری آنان را به دوران حملات مغولان در حاکمیت هلاکوخان مغول به لرستان بزرگ: بختیاری، ممسنی و کوگیلویه در زمان اتابکی امیر تکله هزاراسف می دانند؛ بعضی این کوچها را به روزگارشاهان صفوی و نادرشاه افشار مربوط می نمایند . اما آنچه درخور پذیرش است، این واقعیت است که ، کوچهای اجباری مردم ﮐﺮایی سیستان و بلوچستان در زمانی دور پیش آمده، چه فرهنگ ، زبان و آیین بلوچی و حتی سبک تن پوش و لباس آنان  ، که همگی برگرفته از سنت و نژاد بلوچی است  ، نشان می دهد که آنان دوران بسیار دوری در این سرزمین نشیمن گزیده و با فرهنگ و مذهب بلوچی زندگانی  نموده اند.

 ﻛﺮایی ها ، که بیشترین اقوام آنان ،  ورای چهرگان بلوچیان که - همانند مردم هند و پاکستان سبزینه و تیره سانند-  سپید پوست ودارای قد و قامت بلند می باشند ؛ این دوگانگی ، تمایز نژادی(لری)آنان را از بلوچها نشان می دهد.

منابع تاریخی و جغرافیایی سرزمین های سیستان و بلوچستان و مکران باستانی ، بویژه کتاب جغرافیایی که زنده یاد افضل الملک کرمانی درباره ی سیستان و بلوچستان نوشته و بخشهایی از این اثر ارزشمند در مجله یادگار به سال 1328 شمسی به چاپ رسیده[1]  ،  به روشنی از ایل ﻛﺮایی بلوچستان و سیستان با نامواژه کرایی و کورایی ، در سرزمین های مختلف یاد می کند .  

شمار این خانوارها بر اساس اطلاعات محلی ،که در سالهای 1328-1320 نگارش یافته، در مجله یادگار تهیه شده ،که با توجه به بعد زمانی می بایست شمار مردم ﮐﺮایی بلوچ به حدود یک میلیون نفر رسیده باشد.

در همین مجله از بخشی از طایفه ﮐﺮایی یاد می شود ، که در بنادر مکران باستانی  (چابهار، سرباز ، کوچه و باهه )  نشیمن دارند.

طوایف کرایی سرزمین ﻣﮐﺮان نیز ، در زمانی دور  ، در این جا به گونه ای پراکنده می زیسته اند ؛ چه هر تیره ای در منطقه ای ،  به انگیزه نیاز زندگی ، کوچ و مانند دیگر قبایل و طوایف بلوچی و سیستانی  در محدوده ، مرز و محلی ، زندگی قبیله ای داشته اند . از این رو این مردم در کنار طوایف دیگر در مناطق مربوط به بنادر متعلق به مکران، جدا از دیگر شاخه های هم نژاد خود                                                         با نام و نشان قومی ﮐﺮایی نشیمن گزیده اند. ....

 

 

منابع محلی سیستان و بلوچستان

در سفری که در تاریخ 29/3/1388 خورشیدی به شهر زاهدان، مرکز استان سیستان و بلوچستان ، برای شناخت و تحقیق بیشتر درباره ی ایل کرایی ، نشسته در نواحی سیستان و بلوچستان ایران داشتم؛ در  خانه جناب سردار (رئیس) سید محمد کهرازهی ، سردار ایل کهرازهی(کرایی یا کهرایی) شهر خاش، که در شهر زاهدان ساکن بود، میهمان شدم. پس از استراحتی کوتاه ، از آن مرد آگاه و با فرهنگ پرسیدم:  نیاکان گرامی شما از چه تیره ، طایفه و از چه سرزمینی و ایلی به سیستان و  بلوچستان مهاجرت کرده اند؟ایشان در پاسخ به پرسش من فرمودند: نیاکان من از مردم کهرازهی ( کهرایی یا کرایی) می باشند که از شیراز به سیستان و بلوچستان کوچ کرده اند. مردم این ایل،  خاندان ما را به سرداری ، کلانتری و بزرگی در نواحی سیستان و بلوچستان پذیرفته و برگزیده اند؛  من هم اکنون افتخار خدمتگزاری و حل و فصل اختلافات و پاسداشت شرافت قومی آنان را دارم.سردار کهرازهی فرمودند: آنچه از نیاکان ما سینه به سینه نقل و بازگو شده حاکی است که : زمان حمله هلاکوخان مغول به لرستان بزرگ ، از نواحی شیراز همراه 18تیره از نژاد ایل کهرایی کرایی به سرزمین سیستان و بلوچستان کوچ نموده اند . هر تیره و  شاخه ای بنا به ماهیت و نیاز زندگی دامداری و کشاورزی در شهر و دیاری مانند: ایرانشهر، خاش، (مرزپاکستان)، زاهدان (دزآب قدیم) و روستاهای نجف آباد، رستم آبادو خسروآباد در حوزۀ شهری (خاش) نشیمن گزیده اند .   

 مرکز قومی کهرازهی (کهرایی ها) در سی کیلومتری شهر خاش در نزدیکی کوه تفتان در روستای پاول است که ایل ما ، در آنجا جا و مکان دارد.  البته جدا از طوایفی از ایل ما،  سران و سردارانی دیگر از ایل کرایی دارند و در شهرهای بنادر مکران از جمله: چاه بهار، سرباز، دشتیاری ،کوچه و باهه ،  نشیمن دارند ؛ که بر سر هر ایل و تیره ای سرداری ، برابر قوانین ایلی و نژادی دارند ؛که بر اساس عرف و سنت کدخدا منشی ، تنشهای درون قومی را حل و فصل می نمایند.

سردار کهرازهی سن و سالی نزدیک به هفتاد و اندی سال دارد. این بزرگ مرد تعداد یازده پسر به نامهای:1-امان الله  2-دادالله  3ـمحمدعلی  4ـمحمدنیاز  5ـمحمدامین  6ـبهروز  7-ضیاءالرحمن 8-آصف  9-احمد  10-حمید  11- اسماعیل دارد، که با فرهنگ و ادب و مانند پدر و نیاکان لرخود قد بلند و رشید می باشند.

سردار کهرازهی می گوید: ایل ما به گونه ی پراکنده  ، در شهرهای سیستان و بلوچستان و نواحی آن زندگی دارند. طوایف بسیاری از آنان حدود 200سال پیش  ، از بلوچستان ایران به پاکستان کوچ و در آن ایالت دارای تشکیلات و سازمان های قومی می باشند . در رأس قوم آنان که به کهرازهی (کرایی زادگان) شناخته می شوند، سردار بلوچ خان محمدحسنی  ، سپس فرزندش عارف محمدحسنی  و بعد پسر او غلام حیدرخان محمدحسنی جانشین او شده و سردار ( رئیس) بخشی از کهرازهی های بلوچستان پاکستان می باشد.

وی می افزاید: علاوه بر سردار غلام حیدرخان ممسنی، جناب حاج محمدگل خان ممسنی کیهازهی بوده ، که پس از او فرزندش فتحی محمد (محمدحسنی) جانشین او شده است . وی  با توجه به  فرهنگ و مردم داریش ، در دولت بی نظیر بوتو، نخست وزیر وقت کشور پاکستان ، وزیر دولت محلی بلوچستان پاکستان شده است . اوهم اکنون از مردان صاحب نام و سیاستمدار پاکستان می باشد.

در افغانستان نیز ایلی بزرگ ، به رهبری و سرداری تاج محمدخان (یاکی زهی محمدحسنی) در میان مرزهای پاکستان با افغانستان زندگی دارند ؛ که از تیره های قومی کهرازهی (کرایی) محسوب می شوند.

در استان خراسان  ، بین شهرهای زابل ، بیرجند و سپیدآباد  ، بخشی از همین قوم( کهرازهی) نشیمن دارند ،  که به مردم قوم محمدحسنی شناخته می شوند.

سردار کهرازهی شجره نامه ای به خط و زبان اردو  ، به من نشان داد ،که تبار لری خاندان و نیز اسامی نیاکان او را می نمایاند . بخشی از آن خاندان  ، در سیستان و بلوچستان و تیره هایی از آنان به پاکستان (بلوچستان پاکستان) مهاجرت و در حکومت ها نقش سیاسی و سپاهیگری داشته اند. .....

 

 

ماخذ : کتاب ایل باستانی کرایی . تالیف زنده یاد نورمحمد مجیدی کرایی

 



[1] - مجله یادگار سال هشتم و نهم، به سردبیری اقبال آشتیانی ص 110

معرفی کتاب :تاریخ ایل باستانی کرایی

 

نگاهی گذرا به کتاب : "تاریخ ایل باستانی کرایی  " ،

 تالیف  : زنده یاد نورمحمدمجیدی کرایی

یکی از تالیفات زنده یاد نورمحمد مجیدی کرایی کتاب : " تاریخ ایل باستانی کرایی  "  است .  این کتاب توسط انتشارات زیتون سبز در سال 1390  با حدود 340   صفحه به چاپ رسیده است .  کتاب به معرفی ایل باستانی کرایی و سیر تحول آن در دوره های مختلف تاریخی پرداخته است .  برخی عناوین کتاب عبارتند از :

تاریخ ایل باستانی کرایی ، سازمان ایل ، حوادث و رویدادهای تاریخی ،جنگ لرها با ترکان مغول ،جنگ امیرتیمور گورگانی با اتابک  افراسیاب دوم ، فروپاشی نظام حکومتی لرستان بزرگ ، کوچ اجباری ایلات کرایی سیستان و بلوچستان ، منابع محلی سیستان و بلوچستان ، کرایی استان فارس (بخش گله دار)، کرایی استان کرمان ، کرایی استان بوشهر ، کرایی استان چهارمحال و بختیاری ، تیره های کرایی ، کرایی استان خوزستان ، کرایی استان کهگیلویه و بویراحمد، شهر لنده ، شهرک قلعه رئیسی ، شهر دیشموک ، آثار تاریخی دهستان ترو (تراب ) ، عناوین محلی تیره های مردم ایل کرایی ، کوچ  اجباری ایل کرایی به فرمان نادرشاه افشار، ایل کرایی در دوران زندیه ، لشکرکشی کریم خان زند ، شورش قاید مراد کرایی ، کشته شده جعفرخان قنواتی حاکم بهبهان ، بجاماندگان ایل کرایی ، جنگ ایل علاء الدین بهمئی با رضا شاه ، شهرسوق ، سازمان طوایف کهگیلویه و بویراحمد، علما ، شاعران و نویسندگان ایل کرایی   و ...  

مطالعه این کتاب را به علاقه مندان توصیه می نمایم  .

 

معرفی کتاب :مردم و سرزمین های استان کوگیلویه و بویراحمد

 

نگاهی گذرا به کتاب : "مردم و سرزمین های استان کوگیلویه و بویراحمد  " ،

 تالیف  : زنده یاد نورمحمدمجیدی کرایی

یکی از تالیفات زنده یاد نورمحمد مجیدی کرایی کتاب : " مردم و سرزمین های استان کوگیلویه و بویراحمد  "  است .  این کتاب توسط انتشارات بازتاب اندیشه در سال 1381  با حدود 768   صفحه به چاپ رسیده است .  کتاب به معرفی مردم و سرزمین شامل اقوام ،نژاد ، ایلات و طوایف ،زبان ، گویش و فرهنگ مردم استان کهگیلویه و بویراحمد پرداخته است .  برخی عناوین کتاب عبارتند از :

جغرافیای استان ، نژاد نخستین مردم ،سرزمین و مردم پس از اسلام ،قوم لر و نژاد آن ، ساختار ایلات ،طوایف و تیره ها ، زبان و گویش مردم استان ،فرهنگ و سنت های قومی (ترانه ها و سرودهای محلی ، اشعار ، بازی ها ، سرگرمی ها ، عروسی ها ، شب نشینی ها ، غمنامه ها و....)

و ....

مطالعه این کتاب را به علاقه مندان توصیه می نمایم  .

 

معرفی کتاب :آثار باستانی و اسلامی شهر شیراز

 

نگاهی گذرا به کتاب : "آثار باستانی و اسلامی شهر شیراز " ،

 تالیف  : زنده یاد نورمحمدمجیدی کرایی

یکی از تالیفات زنده یاد نورمحمد مجیدی کرایی کتاب : " آثار باستانی و اسلامی شهر شیراز "  است .  این کتاب توسط انتشارات آرون در سال 1392 با حدود 270  صفحه به چاپ رسیده است .  کتاب به معرفی آثار باستانی و اسلامی شهر شیراز در دوره های مختلف تاریخی پرداخته است .  برخی عناوین کتاب عبارتند از :

وضع طبیعی شهر شیراز ،فراز و نشیب های تاریخی ،پیشینه تاریخی ،دوران شکوفایی ،آثار اسلامی (بقعه ها ،امامزادگان و...)،تکایا،دروازه ها و محلات، مدارس ،مساجد قدیم،کاروانسراها،بازارها و بازارچه ها ، میدان ها و فلکه ها ، گرمابه ها ، باغستان ها ،حسینه ها ، موزه ها ، سازمان های دولتی ، آب انبارها ، کهندژ، کلات ها و کوشک ها ، رودخانه ، چشمه و دریاچه ها ،کلیسا ها و کنیسه ها ،کتابخانه ها ، بناهای دوران کریمخان  و ...  

مطالعه این کتاب را به علاقه مندان توصیه می نمایم  .

 

معرفی کتاب :علما و شاعران استان کوگیلویه و بویراحمد

 

نگاهی گذرا به کتاب : علما و شاعران استان کوگیلویه و بویراحمد ،

 تالیف  : زنده یاد نورمحمدمجیدی کرایی

یکی از تالیفات زنده یاد نورمحمد مجیدی کرایی کتاب : "علما و شاعران استان کوگیلویه و بویراحمد"  است .  این کتاب توسط انتشارات به آفرین در سال 1378 با حدود 224 صفحه به چاپ رسیده است .  کتاب به معرفی عالمان وشاعران استان کهگیلویه و بویراحمد در دوره های مختلف تاریخی پرداخته است .  برخی عناوین کتاب عبارتند از :

دانشمندان دینی کوگیلویه ای ،علمای شعردهدشت ،علمای سادات مونه ای کرایی ، علمای شیخ هابیلی ، سادات احمدی ،عباسی ،حیدری ، علائی ، سادات ساداتی ،سادات میرسالاری ،سادات بویراحمد، چرام ،ایل کرایی ،باشت ،سی سخت ،سادات محمودی ، سادات شاه غالب ،سرایندگان و شاعران ،میرزا شوقی کرایی ،خداکرم خان بویراحمدی ،بدیعی دهدشتی ،میرعطا بهبهانی ،میرزا ماذون شیخ هابیلی و ...  

شعری از میرزاشوقی کرایی :

با محتسب شرع کسی جنگ ندارد

چوبی که به شوقی بزند ننگ ندارد

آقا چو سهیل یمنی شوقی چون سیب

سیبی که سهیلش نزند رنگ ندارد

مطالعه این کتاب را به علاقه مندان توصیه می نمایم  .

 

معرفی کتاب :اورنگ باختگان ایران

 



نگاهی گذرا به کتاب : "اورنگ باختگان ایران " ،

 تالیف  : زنده یاد نورمحمدمجیدی کرایی

یکی از تالیفات زنده یاد نورمحمد مجیدی کرایی کتاب : " اورنگ باختگان ایران " است . این کتاب در سه جلد توسط انتشارات آرون در سال 1387  و در 2259 صفحه به چاپ رسیده است . کتاب به تاریخ حاکمان ایران از پادشاهان اوستایی (جمشید جم ) تا انقلاب اسلامی پرداخته است .  برخی عناوین کتاب عبارتند از :

پادشاهان اوستایی (جمشید جم )،ژهاک (ضحاک )، جنگ فریدون و اژدی هاک ، شاهان مادی و پارسی ، داریوش سوم هخامنشی، سلوکیان یونانی ،اشکانیان،یزدگرد سوم ، پیدایش دین مقدس اسلام و حوادث تاریخی مرتبط با ایران، سامانیان ، ترکان غزنوی ،ترکان سلجوقی ،ترکان خوارزمشاهی ، تازش ترکان مغول ، ترکان گورگانی ، پادشاهی ترکمانان، شاهان صفوی ، شورش افغانان و پادشاهی آنان ، پادشاهی افشاریان،پادشاهی زندیان ، پادشاهی ترکان قاجاری ، خاندان پهلوی ، طلوع انقلاب اسلامی  و ...  

مطالعه مجلدات این کتاب را به علاقه مندان توصیه می نمایم  .

 

معرفی کتاب : تاریخ و جغرافیای ممسنی

 

نگاهی گذرا به کتاب : تاریخ و جغرافیای ممسنی ،

 تالیف  : زنده یاد نورمحمدمجیدی کرایی

یکی از تالیفات زنده یاد نورمحمد مجیدی کرایی کتاب : " تاریخ و جغرافیای ممسنی "  است .  این کتاب توسط انتشارات علمی و فرهنگی تهران در سال 1371 با حدود 580 صفحه به چاپ رسیده است .  کتاب به تاریخ و جغرافیای ممسنی در دوره های مختلف تاریخی پرداخته است .  برخی عناوین کتاب عبارتند از :

اوضاغ جغرافیایی شهرستان ممسنی(کوه ها ،رودخانه ها ،معادن ،گیاهان و... ) ،جغرافیای تاریخی ، آثار باستانی (قلعه ها ،آتشکده ها ، مساجد، امامزادگان ،راهدارخانه ها و...)،ایلات ، طوایف ، تیره ها ، سازمان ایلی و سیاسی ایلات و خانواده ،نظام مالکیت ،جامعه زنان ایلی ، ادیان بخصوص دین اسلام و مذهب شیعه ،زبان ، علما وشاعران ، آداب و رسوم ، پوشاک ،  فرهنگ بومی  و ...  

مطالعه این کتاب را به علاقه مندان توصیه می نمایم  .

 

معرفی کتاب :یادواره نظام سنتی ایلات کوگیلویه و بویراحمد


 

نگاهی گذرا به کتاب : یادواره نظام سنتی ایلات کوگیلویه و بویراحمد ؛ تالیف نورمحمدمجیدی کرایی

 

یکی از تالیفات زنده یاد نورمحمد مجیدی کرایی کتاب : یادواره نظام سنتی ایلات کوگیلویه و بویراحمد است .  این کتاب توسط انتشارات فرهنگ مانا (چاپ زیتون سبز) در سال 1393 به چاپ رسیده است .  نظر به نقش تاریخی نظام سنتی ایلی در استان کهگیلویه وبویراحمد ، نگاهی گذرا به این کتاب می پردازیم .

 این کتاب به معرفی و شناخت حوادث و رویدادهایی پرداخته ، که در دو مقطع تاریخی پیش و پس از اسلام  ،در استان رخداده است . در ظهور و پیدایش اقوام مهاجم تازی و ترکان غز ، سلجوقی ، مغولی و تیموری  ، مردم باستانی استان ، حوادث و تحولاتی را به خود دیده اند ؛ که در  این کتاب به آن پرداخته شده است . بررسی تحولات استان در حاکمیت شاهان صفوی ،حکومت های افغانان ،حکومت لرنژاد زندیه ،حکومت پهلوی اول و دوم ، بازخوانی نظام ایلات استان و ... از موضوعات این کتاب می باشد.

این کتاب مشتمل بر سی و  پنج بخش شامل: جغرافیای استان ،اقوام و سرزمین های باستانی ،مردم آمارد یا مرد، بازرنگان،اقوام پس از اسلام ،شبانکاران ،اعراب ،طوایف خواجه،قوم لر،طوایف سادات هاشمی رضاتوفیقی ،طوایف ترک نژاد استان ،اقوام تاتار(مغول) ، ایل نویی ،طوایف مشایخ ،طوایف رئیس ، ایل رئیس برایی ،ایل بویری ،ایل بویراحمد ، ایل بویراحمدگرمسیری ،ایل دشمن زیاری ،ایل چرام ، ایلات افشار کوگیلویه ، مشایخ عباسی کرایی ، ایل کرایی ،  ایل بهمئی ،‌ایل بهمئی علاءالدینی ، ایل پهونده ،ایل یوسفی ، ایلات لیراوی ، ایل طیبی ، ایل طیبی گرمسیر ، ساختاروبافت سیاسی و اجتماعی ایلات ،جامعه زنان ایلی ،سواد و آموزش ، حقوق اجتماعی زنان ایلی و ... می باشد.

این نوشتار را ، با شعری با گویش لری ،در مورد جنگ سال 1316 ایل علاء الدینی بهمئی با رضاشاه و ماجرای کشته شدن خداکرم خان از کلانتران آن ایل ، توسط ماموران نظامی رضاشاه - که بدون توجه به سوگندنامه وپیمان نامه منعقده او را از پشت سر هدف گلوله قراردادند – به پایان می برم . به زعم نگارنده "آنچه در این مقاله درخور اهمیت و نشان دادن است ، شجاعت مردان رزمی بهمئی است. " خوانندگان عزیز می توانند برای شرح کامل ماجرا به کتاب فوق مراجعه نمایند.

 

 

1- قسمل زره پوش خاطر جمم که  
بردنم چل پله کون  پازنم که     
2-سرره چل پله کون  کردن درازم     
یاخدا وم برسون یوسف و کاظم  
3-سرره چل پله کون شونم گره تش  
یا خدا وم برسون سردار و جونبخش
4- سرره چل پله کون خردم یه تیری
بارالله وم برسون چارخواجه میری
5- سرره چل پله کون تیرخه و شونم گو برس یوسف برس دردت وجونم   
6- هرچه گشتم که و که کسی نکشتم  
بردنم چل پله کون تیرزن و پشتم
7- همه تون ای دونسین سرهنگ منه ای کشت   
یکی تون وم نگدین واگرد واپشت
8-حضرات بهمئی دیه خدافظ   
وقسم منه کشتن سرگچ رومز


 

برگردان اشعار :

1-    قسم های سرهنگ زره مرا خاطر جمع کرد ،‌مرا بردند  در چهل پله کان ، از پا درآوردند .

2-    سرراه چهل پله کان ، خوابانیدند مرا ،‌خداوندا ! به من برسان یوسف و کاظم خان را .

3-     سرراه چهل پله کان ، شانه ام آتش گرفت . خداوندا ! سردار و جهانبخش ( از مردان جنگی )را به من برسان .

4-    سرراه چهل پله کان ،تیرخوردم ، خدایا ! به من چهار خواجه امیری برسان .

5-    سرراه چهل پله کان ، تیر به شانه ام خورد ، برادرم ! یوسف خان به فریادم برس ، فدایت شوم.

6-    هرچه کوه به کوه گشتم کسی مرا نکشت ، درراه چهل پله کان تیر به پشتم خورد.

7-    همه شما می دانستید سرهنگ مرا می کشد ! یکی از شماها نگفتید بازگردم از رفتن به اهواز.

8-    مردم بهمئی !  دیگر خداحافظ . به سوگند دروغ مرا درسر گچ رامهرمز کشتند.